با شهید خدا دوست همخدمتی بودم پایگاه یعلاقی کلان کانی مرز ایران و ترکیه در آذربایجان غربی ما حدود یکماه با هم آنجا بودیم، که بنده برای کنکور که آنزمان دو مرحله ای بود به مرخصی آمدم ، از آنجایی که مرخصی بنده یکماه بود و شهید کمتر از 15 روز تا اتمام خدمت داشت با هم خدا حافظی کردیم که دیدار بعدی ما باشد روستای خودشان.گویا بعداز 2 روز از مرخصی بنده شهید شدند. یادم است میگفت بعضی از هندوانهای باغ ما بیش از 15 کیلو وزن دارند ، از ما قول گرفتند که حتما بیام به روستای ایشان، متاسفانه آن آدرس و ساک همراه در همان مرخصی گم شد. امروز باتفاق سری به سایت بنیاد شهید زدم که به اسم شهید عریز رسیدم. روحش شاد یادش گرامی
باسلام
با شهید خدا دوست همخدمتی بودم پایگاه یعلاقی کلان کانی مرز ایران و ترکیه در آذربایجان غربی ما حدود یکماه با هم آنجا بودیم، که بنده برای کنکور که آنزمان دو مرحله ای بود به مرخصی آمدم ، از آنجایی که مرخصی بنده یکماه بود و شهید کمتر از 15 روز تا اتمام خدمت داشت با هم خدا حافظی کردیم که دیدار بعدی ما باشد روستای خودشان.گویا بعداز 2 روز از مرخصی بنده شهید شدند. یادم است میگفت بعضی از هندوانهای باغ ما بیش از 15 کیلو وزن دارند ، از ما قول گرفتند که حتما بیام به روستای ایشان، متاسفانه آن آدرس و ساک همراه در همان مرخصی گم شد. امروز باتفاق سری به سایت بنیاد شهید زدم که به اسم شهید عریز رسیدم. روحش شاد یادش گرامی