آشنایی‌با‌شهدای‌صومعه‌سرا

آشنایی با شهدای والامقام صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌صومعه‌سرا

آشنایی با شهدای والامقام شهرستان صومعه‌سرا در قالب عکس، فیلم، دست‌نوشته، خاطره، وصیت‌نامه و...

مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

۳۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس شهدا» ثبت شده است

شهید ناصر چراغی پشتیری

 

نام پدر: محمدگل

محل تولد: پشتیر

تاریخ تولد: 1336/01/06

تاریخ شهادت: 1360/08/08

محل شهادت: بازی دراز

یگان اعزامی: لشکر قدس گیلان

وضعیت تأهل: مجرد

میزان تحصیلات: دوم راهنمایی

گلزار شهید: پشتیر

 
بخشی از زندگینامه شهید ناصر چراغی پشتیری:
وی در ششم فروردین ۱۳۳۶ در روستای پشتیر از توابع شهرستان صومعه سرا به دنیا آمد. پدرش محمدگل، کشاورزی می کرد و مادرش زهرا نام داشت. وی در امور کشاورزی از ابتدا به خانواده خود کمک می نمود. تحصیلات خود را تا پایان سال دوره راهنمائی ادامه داد اما از آنجا که سال شناسنامه ای او بیش از سال واقعی اش بود نتوانست ادامه ی تحصیل دهد.
وقتی که شهید به خدمت سربازی احضار شد. برای آموزش اولیه او را به کرمان فرستادند پس از خاتمه آموزش به تهران و در گاراژ لویزان مأمور خدمت گردید شهید چراغی در واحد خود، در تیراندازی سربازی ممتاز بود،‌ وی پس از اتمام دوره خدمت وظیفه قصد اقامت در تهران نمود و برای گذران زندگی در قنادی واقع در چهار راه سرسبز نارمک تهران مشغول بکار شد. ولی او به دنبال گم گشته ای بود که خود نمی دانست چیست. در این موقع بود که به مسجد آل محمد خیابان فرجام شرقی نارمک رفت و تحت تأثیر جاذبه و هدایت بخش نور اسلام وسیله روحانیت آگاه قرار گرفت و در جلسات درس قرآن و تفسیر این کتاب آسمانی به حقایق اسلام پی بُرد. او گویا گم شده خود را پیدا کرده بود و سعی می کرد که نقص معلومات خود را بافراگیری تعالیم نجات بخش اسلام جبران کند.
شهید چراغی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فوراً داوطلب خدمت در کمیته مسجد آل محمّد خیابان فرجام شرقی نارمک که در آنجا مشغول فعالیت بود شد و در آنجا چون فعالیت شبانه روزی و چشمگیری داشت امام جماعت مسجد آل محمد او را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی نمود وی در آبان ماه سال 1358 لباس مقدس سپاه پاسداران را به تن کرد و مشغول به فعالیت گردید. شهید هرگاه که از تهران به زادگاهش می آمد بیکار نمی ماند و در گوراب زرمیخ مأمور اداره بسیج ارتش بیست میلیونی شد و توانست در این مأموریت از عهده خدمات محوله و تعلیم افراد بسیجی برآید.
توانست در حین خدمت در بسیج مقابل عده ای غارتگر که اموال کشاورزان را چپاول می نمودند ایستادگی و مقاومت نماید و این عمل باعث خشنودی کشاورزان و رضایت اهل محل گردید. اغلب کشاورزان صومعه سرا در فصل زراعت به علّت کمی آب محصولاتشان می سوخت و از بین می رفت آن شهید چون خود فرزند کشاورز بود و به درد کشاورزان آگاهی داشت،‌ برای رفع بی آبی به جهاد سازندگی شهرستان صومعه سرا و سازمان آب محل مراجعه نمود و توانست با تلاش شبانه روزی خود،‌ برای رساندن آب به مزارع،‌ موتور آب کشی برای زارعین تهیه و در محل نصب نماید. شهید ناصر چراغی در محل فردی نمونه و مسلمانی مؤمن و پاسداری رشید و شجاع بود و همیشه با خانواده خود از مزایای شهادت در راه اسلام صحبت می نمود و قرآن کریم را انیس و مونس خود می دانست.
هر از گاهی به دیدار پدر و مادر و برادر و خواهران خود می رفت. وقتی که متوجه شد خانواده او منظورش را درک کرده اند، داوطلبانه به جنگ بعثیون عراقی رفت شهید چراغی در جبهه جنگ نمازهای یومیّه را به وقت می خواند و اهمیت زیادی برای نماز قائل بود و از تلاوت قرآن فارغ نبود. وی در جمع آوری زخمی ها و شهدای اسلام فعالیت عجیبی از خود بروز می داد.
سرانجام در یکی از عملیات ها،‌ در جبهه بازی دراز بر اثر ترکش خمپاره که به ناحیه سر و گردن او اصابت کرده در روز جمعه 60/8/8 مصادف با دوم محرم الحرام ساعت 12/30 دقیقه به درجه رفیع و پرفیض شهادت که نهایت آمال و آرزوی او بود نایل آمد و پیکر پاکش از آنجا به تهران و از تهران به زادگاهش پیشیتر انتقال و پس از تشییع و برگزاری مراسم باشکوه به خاک سپرده شد.
 

قسمتی از وصیت نامه شهید ناصر چارغی پشتیری: 

...ای انسان ها، مال و زندگی در این دنیا هیچ ارزشی ندارد به فکر آخرت باشید...اگر من کشته شدم، در راه خدا شهید شده ام و باید راه ما را ادامه بدهید و هیچ گونه ناراحت برای من نباشید بلکه شهیدان زنده اند...شما پدر و برادران و مادر و خواهران من نباید گریه کنید و ناراحت شوید، راه امام را ادامه بدهید و حرف های امام را گوش کنید و خانواده ی ما باید گوش به فرمان امام باشند...

مکتب الشهداء

شهید محمدرضا اورنگ

 

نام پدر: احمد

محل تولد: پیرسرا

تاریخ تولد: 1353/01/01

تاریخ شهادت: 1376/07/29

محل شهادت: زاهدان

یگان اعزامی: ارتش

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: دیپلم

گلزار شهید: مسجد آقا سید ابراهیم گوراب زرمیخ




 
بخشی از زندگی‌نامه شهید محمدرضا اورنگ:
 
یکم فروردین 1353 در گوراب زرمیخ از توابع شهرستان صومعه سرا به دنیا آمد. پدرش احمد، کشاورز بود و مادرش وسیعه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. ازدواج کرد و صاحب یک فرزند شد. به عنوان سرباز ارتش خدمت می کرد. 29 مهر 1376 در زاهدان هنگام درگیری با قاچاقچیان و اشرار بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مدفن وی در مسجد آقا سید ابراهیم زادگاهش واقع است. او را شهریار نیز مینامیدند.
 
 
مکتب الشهداء

 

شهید سید مهیار کیازاده

 

نام پدر: ..

محل تولد: صومعه سرا

تاریخ تولد: ..

تاریخ شهادت: 1403/09/13

محل شهادت: روستای کته‌سر از توابع خمام

یگان اعزامی: فراجا

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: ..

گلزار شهید: روستای اسلام آباد

 



جهت دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی تصاویر کلیک کنید

مکتب الشهداء

 

شهید پویا رحمت طلب

 

نام پدر: حسن

محل تولد: ضیابر

تاریخ تولد: 1374/11/22

تاریخ شهادت: 1403/08/05

محل شهادت: منطقه گوهرکوه شهرستان تفتان

یگان اعزامی: فراجا

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: .

گلزار شهید: ضیابر

 



جهت دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی تصاویر کلیک کنید

مکتب الشهداء

 

شهید یدالله قاسم‌زاده

 

نام پدر: ......

محل تولد: آسیابسر

تاریخ تولد: 1361/00/00

تاریخ شهادت: 1395/09/01

محل شهادت: اطراف شهر حلب کشور سوریه

یگان اعزامی: سپاه المهدی(عج) تهران

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: ......

گلزار شهید: بهشت زهرا تهران


 
برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مختصری از زندگی‌نامه شهید یدالله قاسم‌زاده:
 
متولد ۱۳۶۱، اصالتا اهل روستاهای آسیابسر و ملاسرا از دهستان طاهرگوراب بخش مرکزی شهرستان صومعه سرا و البته ساکن محله خزانه تهران بود. او یکی از مستشاران زبده نظامی بود که داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) از سپاه المهدی تهران به سوریه رفت و در روز دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ براثر اصابت ترکش خمپاره در حوالی شهر حلب سوریه توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید، صبح روز پنج شنبه ۴ آذر از مسجد جامع خزانه تهران با حضور عموم مردم برگزار شد و سپس پیکر مطهر شهید برای خاکسپاری به بهشت زهرا انتقال یافت تا در کنار همرزم شهیدش شهید محرم ترک آرام گیرد. از او دو پسر ۴ و ۶ ساله به یادگار مانده است.
مکتب الشهداء

 

شهید سعید مسافر ماکلوانی

 

نام پدر: غلام‌حسین

محل تولد: تهران

تاریخ تولد: 1365/10/01

تاریخ شهادت: 1395/01/14

محل شهادت: اطراف شهر حلب کشور سوریه

یگان اعزامی: تیپ عملیاتی میرزاکوچک‌خان لشکر قدس گیلان

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: ......

گلزار شهید: گلزار شهدای رشت


 
برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
زندگی‌نامه شهید سهید مسافر ماکلوانی:
 
شهید سعید مسافر در اول دی‌ماه ۱۳۶۵ در خانواده‌ای مؤمن و مذهبی در تهران دیده به جهان گشود.
سعید با توجه به شغل پدر که پاسدار بود در تهران متولد شد و در سال ۱۳۷۲ از تهران به گیلان و روستای سادات‌محله از توابع صومعه‌سرا نقل‌مکان کردند.
او دوران تحصیل خود را از همان مکان شروع کرد و سپس در سال ۱۳۷۹ در شهرستان رشت و در محله باهنر ساکن شدند و وی نیز در مدرسه شهید بیگلو به ادامه تحصیل پرداخت.
وی از همان سال‌ها فعالیت‌های فرهنگی خود را در مسجد علی بن ابیطالب (ع) محله باهنر شروع کرد و پس از دریافت مدرک دیپلم در سال ۱۳۸۵ به خدمت مقدس سربازی اعزام شد.
او در تمام امور مانند کار، ازدواج و در عرصه‌های فرهنگی، بصیرت و سربازی ولایت را چراغ هدایت خود قرار داده بود و در دوران حیات خود گروه فرهنگی منهاج را پایه‌گذاری کرد و تمام توانش را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی صرف کرد.
سعید در سال ۱۳۸۶ به آرزوی دیرینه خود یعنی عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید و بعد از گذراندن دوره آموزشی در تیپ میرزا کوچک‌خان لنگرود مشغول به کار شد.
او در سال ۱۳۸۷ به‌عنوان یکی از پاسداران آموزشی نمونه دوره تکاوری شناخته شد و دوره‌های متعددی را سپری کرد و سال‌ها در مأموریت‌های سیستان و بلوچستان و مناطق مرزی شمال غرب به نحو احسن ایفای نقش کرد.
وی از همان ابتدای جریان سوریه تلاش می‌کرد تا در صف مدافعان حرم قرار گیرد و سر آخر بنا به نیاز آنجا آموزش‌های دیگری دید تا با اعزام او موافقت گردد و سرانجام در فردای شب خواستگاری‌اش با شوق وصف‌ناشدنی به سوریه اعزام شد.
سعید پس از بازگشت از مأموریت، در تاریخ 21 فروردین 1394 عقد ساده‌ای گرفت و در تاریخ هشتم مرداد 1394 جشن عروسی را برگزار کرد امّا هیچ‌کدام از زیبایی‌های دنیایی نتوانست جلوی اراده‌اش را بگیرد و در اعزام بعدی در تاریخ 18 بهمن 1394 دوباره وارد خاک سوریه شد.
شهید سعید مسافر سرانجام پس از رشادت‌های فروان در نبرد با تکفیری‌ها در ساعات اولیه بامداد ۱۴ فروردین 1395 در کمین نیروهای تکفیری گرفتار شد و در سن ۲۹ سالگی به لقاءالله پیوست و آسمانی شد و پس از تشییع باشکوه توسط مردم ولایت مدار شهر رشت در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
مکتب الشهداء

شهید عباس امجدی بلگوری

 

نام پدر: یعقوب

محل تولد: بلگور

تاریخ تولد: 1345/12/20

تاریخ شهادت: 1364/12/26

محل شهادت: سومار

یگان اعزامی: ارتش

وضعیت تأهل: مجرد

میزان تحصیلات: پنجم ابتدایی

گلزار شهید: بالابلگور




برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
مکتب الشهداء

شهید عباس اکبری

 

نام پدر: ابوطالب

محل تولد: سیاه‌اسطلخ

تاریخ تولد: 1347/01/06

تاریخ شهادت: 1365/06/10

محل شهادت: حاج‌عمران

یگان اعزامی: سپاه‌پاسداران

وضعیت تأهل: مجرد

میزان تحصیلات: دوم راهنمایی

گلزار شهید: سیاه‌اسطلخ




برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
مکتب الشهداء

شهید اکبر افسرده بلگوری

 

نام پدر: حسن

محل تولد: بالابلگور

تاریخ تولد: 1345/06/02

تاریخ شهادت: 1366/08/06

محل شهادت: سومار

یگان اعزامی: ارتش

وضعیت تأهل: مجرد

میزان تحصیلات: دیپلم

گلزار شهید: مسجد آقازمان بالابلگور




برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

بخشی از زندگینامه شهید اکبر افسرده:

وی در دوم شهریور 1345، در روستای بالا بلگور از توابع شهرستان صومعه‌سرا متولّد شد. پدرش حسن، کشاورز بود و مادرش خانمی شادمان بلگوری نام داشت. تا پایان مقطع متوسطه تحصیل کرد و دیپلم الکترونیک گرفت. ورزشکار بود و در رشته ورزشی کاراته(شوتوکان) فعالیت داشت. همچنین کوهنوردی می کرد. چتر باز هم بود. سپس برای انجام خدمت مقدس سربازی از طرف گردان 101 تیپ 55 هوابرد شیراز عازم مناطق جنگی غرب کشور شد و در ششم آبان 1366 به عنوان تکاور هوابرد در سومار استان کرمانشاه بر اثر اصابت گلوله به سینه و دست راست شهید شد و به لقاء‌الله پیوست. پیکر پاک وی در مسجد آقا زمان زادگاهش به خاک سپرده شد.

 

بخشی از وصیت نامه شهید اکبر افسرده:

«انالله و انا الیه راجعون». «همانا بازگشت همه ما به سوی خداست.» «حمد و سپاس تو را سزاست ای خالق جهان که ما را هدایت نمودی وگرنه ما گمراه بودیم و بالاترین درود و سلام‌ها بر فرستاده‌ات که او را مژده دهنده جهان قرار دادی و بر امامان و ائمه اطهارت که راهنمایان و امامان برحق امتند. سلام بر سالار شهیدان حسین‌بن علی علیه‌السلام که با نثار خون خود اسلام را آبیاری کرد. اکنون که جنگ تحمیلی ایران از طریق عراق شروع شده و کشور ما در خطر قرار گرفته با پیروی کردن از امام حسین(ع) و پاسخ به ندای «هَلْ مِنْ ناصر ینصرنی» در جنگ شرکت کرده و از اسلام دفاع می نمایم.

با درود و سلام بر تمام رزمندگان اسلام، در کلیه جبهه‌ها که برای پیروزی حق بر باطل می جنگند و جان بر کف مبارزه می کنند و درود بر تمام مادرانی که توانستند از دامان خود فرزندانی پرورش دهند که در هر زمان و هر مکان برای پاسداری از قرآن و اسلام آماده ایثار و شهادت هستند. به تمام پدران و مادرانی که جگر گوشه خود را در جبهه حق و باطل از دست داده‌اند توصیه می کنم که آیه شریفه «ولا تحسبن الذّین قتلوا فی‌سبیل الله اموا تابَلْ احیاء عند رَبّهم یرزقون» شما خیال نکنید که فرزندانتان مرده‌اند بلکه همیشه آنها زنده‌اند و در درگاه خداوند خویش روزی می خورند. سپاس خدا را که در خانواده مذهبی به دنیا آمدم. سپاس خدا را که در سن جوانی با شور و شوق به یاری رزمندگان اسلام شتافتم. سپاس خدا را که بینش به من عطا کرد که اسلام را برگزینم. خدایا! از تو می خواهم که گناهانم را ببخشی و مرا از لغزش های دنیایی مصون بداری. گناهم بس زیاد است نمی دانم چه بگویم تو بخشنده‌ای بار الها! به حق شب زنده‌داران تاریخ و به حق صالحان زمان و به حق کشته شدگان راه حق مرا از لغزش ها و سرکشی در برابر دستوراتت محفوظ بدار و به راه راست هدایت فرما و مرا جزء سربازان اسلام قرار بده و شهادت را نصیبم گردان.

سخن با شما پدر و مادر عزیز و از جان عزیزترم، دارم، چه بگویم زبان قادر به گفتن نیست و کلمه از نوشتن عاجز است. من در طول زندگی فرزند خوبی برای شما نبودم و آرزوهای شما را نتوانستم برآورده کنم و در طول زندگی آنقدر شما را آزردم که نمی توانم پوزش بطلبم و فقط از خدای بزرگ برای شما اجر و پاداش خواهانم. شما امانت داران خوبی بودید و امانت خدایی را خوب نگهداری و تربیت نمودید. امروز روزی است که باید امانت را به صاحب امانت بازگردانید. درود بر تو پدری که ابراهیم گونه فرزندت را به قربانگه عشق می فرستی. درود بر تو مادر که فاطمه گونه فرزند خود را تربیت نموده و روانه کربلا می کنی. ای پدر و مادر توصیه من به شما این است که برایم گریه نکنید و اگر طاقت نیاوردید برای تمام شهدا گریه کنید و مخصوصاً شهدای کربلا.

سخنی با برادران عزیز. برادران عزیزم از شما خواهشمندم که برای من ناراحت نباشید. راه من راهی است که خداوند در قرآن می فرماید. مبادا اگر شهادت نصیبم شد ناراحت باشید. خواهران را دلداری دهید و نگذارید آنها هم ناراحت باشند....»

مکتب الشهداء

شهید کاسعلی استواری بلگوری

 

نام پدر: حسین

محل تولد: بالابلگور

تاریخ تولد: 1345/12/02

تاریخ شهادت: 1367/01/02

محل شهادت: مریوان

یگان اعزامی: ارتش

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: پنجم ابتدایی

گلزار شهید: بالابلگور




برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
مکتب الشهداء