شهید حسین جوانبخت
نام پدر: شعبانعلی
محل تولد: میانده
تاریخ تولد: 1339/03/10
تاریخ شهادت: 1361/08/24
محل شهادت: سومار
یگان اعزامی: سپاه
وضعیت تأهل: مجرد
میزان تحصیلات: پنجم ابتدایی(سطح دو حوزه)
ای حسین جان، بشنو این صدای ضعیفم را از معاصر رحمت بار، ای حسین جان عمری بر سر راهت نشستم که با تو میثاق ببندم، اندکی دریاب مرا که در عشق تو می سوزم، ای حسین جان دلی پر از درد و دلی پر از غم دارم با این دل شکسته، با این دل پردرد، روی به سفینه نجات تو آوردم. ای بزرگ اختر معاصر، پس مرا دریاب، پس مرا دریاب، پس مرا دریاب.
پدر جان و مادر جان، اندکی با شما سخن داشتم می دانم گلی را آبیاری نمودید و بدین حال رساندید و حال رؤیت نمودید، لکن پدر بزرگوار و مادر عزیز، انسان یک سرشت والا دارد و آن سرشت بیع نمودن نفس انسان است به معبود خویش، حال خدای خواست مرا بیع کند، کدام بیع بهتر از خریدار خداست. پس پدر جان اولیاء خدا خودشان را بیع نمودند برای خدا و برای احیاء دین اسلام پس چرا من مانند حسین(ع) یا مانند علی اکبر حسین(ع) که یک گلی به تمام معنا بوده خودم را بیع خدا ننمایم. پدر جان و مادر عزیز، من نتوانستم برای شما فرزندی چون گنبد مینا باشم، امیدوارم مرا مورد بخشش الطاف آور خود قرار دهید و مرا حلالم کنید در ضمن پدر جان و مادر جان اگر من به لقاء اللّه پیوستم و شهید شدم راضی نیستم برای من گریه کنید. همیشه خوشحال باشید و مسرور آور باشید که یک فرزندی برای این انقلاب و برای خدا هدیه فرمودید.
شما برادران و خواهران عزیزم که زحمات کثیری برای من کشیدید، آنچه می توان برای شما یک ارمغان گذاشت صبر و ایمان است.
برادرانم و خواهرانم از مرگ این جانب هیچگونه ضعفی و سستی بخود راه ندهید، استوار و مقاوم باشید و هر آن بر انساج بدنتان زهد و شفق دمیده شود و همیشه مسرور باشید و همیشه سعی کنید ادامه دهنده خطّ اصیل انقلاب که بنیان گذار او امام(ره) می باشد، بوده باشید و امام بزرگ و یاران اصیلش را هیچوقت تنها نگذارید که تنها گذاشتن امام و یاران او باعث نزول حرکت انسانیّت و باعث عذاب شدید الهی است.
خدایا، من شمعم می سوزم تا راه روشن کنم، از تو می خواهم که وجود مرا تباه سازی و اجازه دهی تا آخر بسوزم و خاکستری از وجودم باقی نماند، خدایا، هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا، هدایتم کن که ظلم نکنم زیرا می دانم ظلم چه گناه نابخشودنی است. خدایا، دلم از ظلم و ستم گرفته است، تو را به عدالت سوگند می دهم که مرا از زمره ستمگران و ظالمان قرار مده.
خدایا، دردمندم روحم از شدت درد می سوزد قلبم می جوشد.














قاسم بهرامی زاده