آشنایی‌با‌شهدای‌صومعه‌سرا

آشنایی با شهدای والامقام صومعه‌سرا
آشنایی‌با‌شهدای‌صومعه‌سرا

آشنایی با شهدای والامقام شهرستان صومعه‌سرا در قالب عکس، فیلم، دست‌نوشته، خاطره، وصیت‌نامه و...

مکتب الشهدا در شبکه های اجتماعی

۴ مطلب با موضوع «شهدای مدافع حرم صومعه‌سرا» ثبت شده است

 

شهید یدالله قاسم‌زاده

 

نام پدر: ......

محل تولد: آسیابسر

تاریخ تولد: 1361/00/00

تاریخ شهادت: 1395/09/01

محل شهادت: اطراف شهر حلب کشور سوریه

یگان اعزامی: سپاه المهدی(عج) تهران

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: ......

گلزار شهید: بهشت زهرا تهران


 
برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مختصری از زندگی‌نامه شهید یدالله قاسم‌زاده:
 
متولد ۱۳۶۱، اصالتا اهل روستاهای آسیابسر و ملاسرا از دهستان طاهرگوراب بخش مرکزی شهرستان صومعه سرا و البته ساکن محله خزانه تهران بود. او یکی از مستشاران زبده نظامی بود که داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) از سپاه المهدی تهران به سوریه رفت و در روز دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ براثر اصابت ترکش خمپاره در حوالی شهر حلب سوریه توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید. مراسم تشییع پیکر مطهر این شهید، صبح روز پنج شنبه ۴ آذر از مسجد جامع خزانه تهران با حضور عموم مردم برگزار شد و سپس پیکر مطهر شهید برای خاکسپاری به بهشت زهرا انتقال یافت تا در کنار همرزم شهیدش شهید محرم ترک آرام گیرد. از او دو پسر ۴ و ۶ ساله به یادگار مانده است.
مکتب الشهداء

 

شهید سعید مسافر ماکلوانی

 

نام پدر: غلام‌حسین

محل تولد: تهران

تاریخ تولد: 1365/10/01

تاریخ شهادت: 1395/01/14

محل شهادت: اطراف شهر حلب کشور سوریه

یگان اعزامی: تیپ عملیاتی میرزاکوچک‌خان لشکر قدس گیلان

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: ......

گلزار شهید: گلزار شهدای رشت


 
برای مشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
زندگی‌نامه شهید سهید مسافر ماکلوانی:
 
شهید سعید مسافر در اول دی‌ماه ۱۳۶۵ در خانواده‌ای مؤمن و مذهبی در تهران دیده به جهان گشود.
سعید با توجه به شغل پدر که پاسدار بود در تهران متولد شد و در سال ۱۳۷۲ از تهران به گیلان و روستای سادات‌محله از توابع صومعه‌سرا نقل‌مکان کردند.
او دوران تحصیل خود را از همان مکان شروع کرد و سپس در سال ۱۳۷۹ در شهرستان رشت و در محله باهنر ساکن شدند و وی نیز در مدرسه شهید بیگلو به ادامه تحصیل پرداخت.
وی از همان سال‌ها فعالیت‌های فرهنگی خود را در مسجد علی بن ابیطالب (ع) محله باهنر شروع کرد و پس از دریافت مدرک دیپلم در سال ۱۳۸۵ به خدمت مقدس سربازی اعزام شد.
او در تمام امور مانند کار، ازدواج و در عرصه‌های فرهنگی، بصیرت و سربازی ولایت را چراغ هدایت خود قرار داده بود و در دوران حیات خود گروه فرهنگی منهاج را پایه‌گذاری کرد و تمام توانش را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی صرف کرد.
سعید در سال ۱۳۸۶ به آرزوی دیرینه خود یعنی عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رسید و بعد از گذراندن دوره آموزشی در تیپ میرزا کوچک‌خان لنگرود مشغول به کار شد.
او در سال ۱۳۸۷ به‌عنوان یکی از پاسداران آموزشی نمونه دوره تکاوری شناخته شد و دوره‌های متعددی را سپری کرد و سال‌ها در مأموریت‌های سیستان و بلوچستان و مناطق مرزی شمال غرب به نحو احسن ایفای نقش کرد.
وی از همان ابتدای جریان سوریه تلاش می‌کرد تا در صف مدافعان حرم قرار گیرد و سر آخر بنا به نیاز آنجا آموزش‌های دیگری دید تا با اعزام او موافقت گردد و سرانجام در فردای شب خواستگاری‌اش با شوق وصف‌ناشدنی به سوریه اعزام شد.
سعید پس از بازگشت از مأموریت، در تاریخ 21 فروردین 1394 عقد ساده‌ای گرفت و در تاریخ هشتم مرداد 1394 جشن عروسی را برگزار کرد امّا هیچ‌کدام از زیبایی‌های دنیایی نتوانست جلوی اراده‌اش را بگیرد و در اعزام بعدی در تاریخ 18 بهمن 1394 دوباره وارد خاک سوریه شد.
شهید سعید مسافر سرانجام پس از رشادت‌های فروان در نبرد با تکفیری‌ها در ساعات اولیه بامداد ۱۴ فروردین 1395 در کمین نیروهای تکفیری گرفتار شد و در سن ۲۹ سالگی به لقاءالله پیوست و آسمانی شد و پس از تشییع باشکوه توسط مردم ولایت مدار شهر رشت در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
مکتب الشهداء

شهید محمد اتابه

 

نام پدر: علی

محل تولد: گوراب زرمیخ

تاریخ تولد: 1366/05/15

تاریخ شهادت: 1395/08/09

محل شهادت: منطقه آکادمی نظامی حلب سوریه

یگان اعزامی: لشکر 16 قدس گیلان

وضعیت تأهل: متأهل

میزان تحصیلات: کارشناسی

گلزار شهید: گلزار شهدای مسجد جامع گوراب‎زرمیخ





برایمشاهده و دریافت تصاویر در سایز اصلی بر روی آنها کلیک کنید



























































 

بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید محمد اتابه:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علی ولی الله
با تقدیم درود و سلام به محضر مقدس حضرت ولی‌عصر ارواحنا فدا و نایب بزرگوار و عزیزش خورشید تابان امید محرومان، پدر یتیمان، جان دهنده به این تنهای بی‌جان امام خامنه‌ای و درود و سلام به شهدا و خانواده گران‌قدرشان و بر رزمندگان پرتوان اسلام.

شهادت در قاموس اسلام کاری‌ترین ضربات را بر پیکر ظلم و شرک و الحاد می‌زند و خواهد زد و تاریخ اسلام این را ثابت کرده است، من نیز در پوست خود نمی‌گنجم و پاهایم به امر من نمی‌باشند و خویش را در قفس محبوس می‌بینم و می‌خواهم از قفس به در آیم، جنگ در سوریه جنگ ما جنگ علیه کفر است و ملت ما باید خودش را آماده هرگونه فداکاری نمایند و در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان‌دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش‌پاافتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام و با خلوص نیت پیدا کنیم.

خدمت پدر و مادر عزیزم سلام عرض می‌کنم و از آن بزرگواران طلب بخشش می‌کنم و ای عزیزان شما حق بزرگی بر گردن من داشتید و باید ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و جبران آن همه محبت‌ها را بکنم؛ اما چه کنم که همین مقدار امانت در دست شما بودم و قول می‌دهم ان‌شاءالله اگر شهید شدم و خداوند این حقیر را جزء شهدا قرارداد حتماً شما را شفاعت خواهم کرد و زبان ناقص و قاصرم توانایی تشکر از شما بزرگان را ندارد امیدوارم خداوند متعال صبر و اجر به شما عنایت فرماید. یاد و خاطره مادربزرگ عزیزم گرامی باد.

سخنی با همسر عزیزم و فرزند دلبندم امیرحسین: همسر گرامی و فداکارم مرا حلال نما و این را بدان که بسیاری از توفیقات معنوی و دنیوی که نصیب من شده همه‌اش از لطف و دعا و صبر و استقامت تو بود. همانا که گفته‌اند مرد در دامن زن به عرش می‌رود گویای سیما و اعمال و رفتار توست و این را هم می‌دانم که بهترین تعلیم‌وتربیت را به فرزندم خواهی آموخت و از تو می‌خواهم که به‌تمامی حساب و کتاب‌های من که از آن کاملاً آگاهی رسیدگی کن ان‌شاءالله به لطف پروردگار حقی بر گردن من در این دنیا نباشد و باقی نماند.

همسر عزیز و فداکارم بارها برایت گفته‌ام که در تمام لحظات زندگی‌ام خصوصاً پیاده‌روی اربعین و حرم اربابم اباعبدالله الحسین و حضرت عباس برایت دعا کرده‌ام که ان‌شاءالله بهترین سعادت‌های دنیوی و اخروی نصیبت گردد و باز در این سفر پر از عشق و معرفت در جوار حرم پر از رحمت و معرفت حضرت زینب و حضرت رقیه برایت دعا می‌کنم که در این لحظه‌های تنهایی و در آن عالم محشر با بهترین و عزیزترین زنان عالم هستی که هم‌نام توست و مادر همه ماهاست که ان‌شاءالله من هم در لحظه مرگم به دیدارشان نائل شوم همنشین باشی و در روز قیامت از تو شفاعت نمایند. ان‌شاءالله. امیدوارم ان‌شاءالله در این راه‌توشه‌ای باشد برایم در آن روز حسرت و شرمندگی.

فرزندم امیرحسین بابا تا می‌توانی به مادرت محبت کن و به او توجه نما و از حرف‌ها و رفتارها و کردارش پند بگیر و آنگونه رفتار کن که خداوند دوست دارد و می‌پذیرد و تابه ولایت باش که انسان بی ولایت پوچ است و توشه‌ای به همراه ندارد. به نماز و واجباتت توجه کن و بدان همیشه و همه‌جا خدا حاضروناظر بر اعمالت هست، برایم دعا کن و بدان که من هم برایت دعا می‌کنم.

مکتب الشهداء
مکتب الشهداء